خلاصه رمان : یک دختر شیطون به اسم رها شایان، یک پسر شیطون به اسم رادوین رستگار…
هم کلاسی هایی که سایه هم دیگه رو با تیر می زنند.
رها به شدت از رادوین متنفر هست و این تنفر باعث می شود که برای اذیت کردن رادوین نقشه های مختلفی بکشد.
البته این وسط رادوین هم ساکت نمی نشیند و هر کاری می کند تا حرص رها رو در بیاورد.
این نقشه کشیدن ها و اذیت کردن ها و حرص دادن ها باعث می شود که اتفاقای خنده داری بی افتد.
همه چیز خوبه و زندگی به خوبی می گذرد اما به دلیل یک سری از مشکلات، رها مجبور می شود از خانواده اش جدا بشود و در یک جای دیگر زندگی کند.
اما با ورودش به منزل جدید…
تمام حقوق محتوا و فایل ها و تصاویر برای این سایت محفوظ است . قالب طراحی شده توسط قالب بلاگ بیان